Sunday, November 30, 2014

درس‌هایی که از بیداری در ساعت ۴:۳۰ صبح گرفتم




الان بیشتر از 3 هفتست که ما یه تغییر بزرگی تو زندگیمون دادیم که به مراتب ما رو از زمان جلوتر برده و برعکس همیشه که از زمان عقب بودیم این روزها چند قدم جلوتر از ساعت ها هستیم. تقریبا ماه پیش بود که وقتی داشتم وبسایت بی نظیر medium.com.com رو میخوندم به مطلبی رسیدم که در مورد فواید زود بیدار شدن نوشته بود. بلافاصله با همسرم این شروع تغییر بزرگ تو زندگیمون رو مطرح کردم و با استقبال گرمی از طرف همسرم رو به رو شدم و الان این تغییر واسه ما شده عادت. شبها ساعت بین 9:30 تا 10 میرم تو رختخواب و صبح زود ساعت 4:30 بیدار میشیم به درسهامون میرسیم ایمیل هامون رو جواب میدیم ورزش میکنیم و صبحانه رو بدون عجله میخوریم و از پشت پنجره اتاقمون لحظه لحظه سحر شدن رو میبینیم، البته 5 روز در هفته این روند رو ادامه میدیم و اواخر هفته یعنی جمعه و شنبه میتونیم شب هر زمانی که دلمون خواست بخوابیم.

توی اینترنت تونستم ترجمه این مقاله ای رو که خوندم و باعث شد تغییر بزرگی تو زندگیمون به وجود بیاد پیدا کنم و واستون بذارم شاید شما هم نیاز به این تحول تو زندگیتون باشه. ممنون از وب سایت یک پزشک بابت ترجمه این مقاله . توصیه میکنم حتما تا آخر بخونید شاید شروع یه زندگی جدید برای شما باشه.


گاهی اوقات ما آدم‌ها، واقعا از روزمرگی و زندگی یکنواختی که برای خودمان می‌سازیم، خسته و دلسرد می‌شویم. من علاقه زیادی به انکار واقعیت ندارم و خیلی راحت می‌توانم بگویم که همین دلسردی می‌تواند پیامدهای عجیبی داشته باشد. مثلا بسیاری به این باور می‌رسند که زندگی، یک چیز پوچ و بی‌ارزش است. بسیاری افسرده می‌شوند و گاه دست به خودکشی می‌زنند. به‌هرحال، این‌ها واقعیت‌های موجود در زندگی بشراند و نمی‌توان گفت که خیلی راحت می‌شود آدم‌هارا شاد و امیدوار به زندگی کرد. از طرفی آدم‌هایی را می‌بینیم که شاید به همین روزمرگی رسیده‌اند اما اتفاقی زندگی آن‌هارا متحول می‌کند و زندگی را برایشان، به گوهری با ارزش بدل می‌سازد. برای مثال، یک بیمار سرطانی درمان شده‌را فرض کنید، یا کسی که از یک اتفاق خطرناک، جان سالم به در برده. حتی می‌توانید به کسانی که شریک زندگی‌ واقعی‌شان را پیدا می‌کنند، بچه دار می‌شوند و اتفاقی در زندگی‌شان می‌افتند هم فکر کنید.

به هرحال قبل از شروع این مقاله، من بدون هیچ قضاوتی می‌گویم همیشه یک شانس کوچک به زندگی‌تان بدهید. خیلی‌ها واقعا تا زمان نگذرد، زندگی را بی‌ارزش می‌دانند، اما گاه اتفاقی، زندگی را برای همین آدم‌ها به شیرین ترین چیز تبدیل می‌کند. داستان این بخش، به Filipe Castro Matos اختصاص دارد. شخصی که تصمیم گرفت به مدت ۲۱ روز ساعت ۴:۳۰ صبح از خواب بیدار شود:

در دوم آپریل، برای خودم چالشی جدید تعیین کردم. این چالش، یکی از بزرگترین هک‌هایی بود که من در زندگی‌ام انجام می‌دادم. چالش آسان بود : ۲۱ روز بیدار شدن پشت سرهم در ساعت ۴:۳۰ بامداد. چالشی که من حتی آن را #۲۱earlydays نامیدم.

نویسنده از این می‌گوید که قبلا هم زود بیدار می‌شده (۶صبح) اما سعی داشته همین ساعت را هم به عقب ببرد و زمان بیشتری برای خودش بخرد. از طرفی هم تلاش می‌کرده تا این روندرا با بقیه دنیا هم به اشتراک بگذارد و ایده‌های قبلی برای بیدار شدن و چنین چیزهایی را تغییر بدهد. البته نویسنده ذکر می‌کند که این چالش را فقط برای روزهای کاری به کار می‌برده. به‌هرحال خوب است که یک واقع گرایی هم صورت بگیرد، چرا که انجام چنین کاری مثلا در روزهای تعطیلی که کارها و نیازهای ما تفاوت دارد، زیاد عاقلانه به نظر نمی‌رسد

اما چرا ۲۱ روز؟ نویسنده به ایده‌ای قدیمی از دکتر Maxwell Maltz اشاره می‌کند : شما برای ساخت عادتی تازه به ۲۱ روز احتیاج دارید. (نه برای همه عادت‌ها) نویسنده اما حرف جالبی در تکمیل این بخش می‌زند: برای من این‌که این‌که این‌کار جواب می‌دهد یا نه اهمیت ندارد، بلکه تعیین هدف مهم است. به عبارتی همیشه برای خودتان هدفی تعیین کنید، مهم نیست که به این هدف می‌رسید یا شکست می‌خورید. اما هدف نویسنده از این ۲۱ روز چی بود : همه این کارها برای بهره‌وری و بهترکردن روزهای من بود. من همیشه به بهتر کردن کار و زندگی‌ام فکر می‌کنم و و دوست دارم به جزئیات و کارهایی که می‌توانم برای رسیدن به این هدفم کمکم کنند، فکر کنم. با همه این نوشته‌ها، نویسنده از این ۲۱ روز چه چیزهایی فرا گفت؟ خیلی چیزها:

اگر شما می‌خواهید چیزی را در زندگی‌تان تغییر بدهید، خوب است که همیشه پشتیبانی در این راه‌تان داشته باشید

داشتن یک پشتیبان می‌تواند شمارا در راه رسیدن به هدفتان نگاه دارد و برای من (نویسنده مقاله) این پشتیبان، دوستان و آشنایانم در فیسبوک بودند. به همین خاطر من روند این چالشم را در فیسبوک به اشتراک می‌گذاشتم و می‌دانستم که به چنین کاری نیاز دارم. چرا که اگر کسی از این کار من آگاهی نداشته باشد، هنگام شکست کس یا کسانی نخواهند بود که من نسبت به آن‌ها پاسخگو باشم.

به همین خاطر وقتی شما روند کارتان را با دیگران به اشتراک می‌گذارید، آن‌ها از پیشرفت و نحوه آن سوال می‌کنند و ممکن است با کارتان موافق یا مخالف باشند. همه اینها در سر من در حال چرخیدن بود و نمی‌توانستم تسلیم شوم و ضعفم را نشان دهم. نویسنده باهمه این‌ها حرف جالبی هم می‌زند : ممکن بود که من خیلی‌هارا به خاطر این‌کارم ناامید کنم، چرا که این چالش زیاد هم مهم نبود. اما براین باور بودم که اگر بتوانم در پایان برای حتی یک نفر هم الهام بخش باشم، نباید به خاطر همان یک نفر تسلیم شود.

نتیجه‌ای که من از حرف های این بخش نویسنده می‌گیرم، اهمیت تشویق، انتقاد و بی‌ارزش دانستن کار توسط دیگران است. همه ما وقتی کاری را انجام می‌دهیم، با این چیزها روبرو می‌شویم اما هدف نویسنده از اینکه دوست داشت برای حتی یک نفر الهام بخش باشد، بسیار جالب بود.

مردم دوست دارند چیزهای مختلفی را ببینند

نویسنده از نگرش مردم، نگرانی‌هایشان نسبت به زود بیدار شدن نویسنده و گفت‌وگوهایی که با آن ها داشته می‌گوید. اما اصلی ترین بخش برای او، صحبت‌ها و تبادل نظرهایی بوده که با آن‌ها داشته. جالب است که ما، یعنی من و شمای مردم، بعضی وقت‌ها نسبت به چیزهای جدید واکنش‌های عجیبی نشان می‌دهیم. فرد را مورد حمله قرار می‌دهیم، اورا حمایت می‌کنیم و یا نگرانش می‌شویم. به‌نظرم گاهی اوقات قبل از این کارها کمی فکر پیش از قضاوت خوب باشد!

مردم زودتر بیدار نمی‌شوند چرا که فکر می‌کنند باید کمتر بخوابند

تیتر عجیبی است اما باور کنید برایم کمی خنده‌دار و صدالبته واقعی بود. احتمالا شماهم همچون اکثر همین مردم، یک سوال اصلی برایتان بوجود آمده: این نویسنده کی می‌خوابید؟ اما او جواب جالبی دارد : من برای این چالش به خوبی برنامه ریزی کردم و از آن‌جا که بدنم را می‌شناختم و می‌دانستم که به زمان خوابی بین ۶ تا ۷ ساعت احتیاج دارد، نسبت به آن زودتر به تخت خواب رفتم. به عبارتی در ساعتی مثل ۹:۳۰ یا ۱۰ به خواب می‌رفتم.

اما بخش جالب این قسمت، اشاره نویسنده به آدم‌هاییست که وقتی می‌فهمیدند کمتر از او می‌خوابند، تعجب می‌کردند! احتمالا من و شمایی هم که بدون توجه به ساعت بدن، ساعتی مثل ۲ یا ۳ بامداد به خواب می‌رویم و هنگام صبح، ساعت ۶ یا ۷ با عجله به سرکارمان می‌رویم، تعجب می‌کنیم. به نظر می‌رسد که نویسنده که ساعت ۴:۳۰ صبح بیدار می‌شد، از بیشترما زمان خواب طولانی تری داشته.


از بین بردن موانع سرراه

بیشتر مردم هنگام مواجه با چنین چیزهایی، انجام آن‌هارا غیرممکن می‌دانند. بله، بدون شک چیزهایی هستند که انجام چنین کارهایی را سخت می‌کنند اما فکر می‌کنم دلیل اصلی، نخواستن بیشتر مردم برای بهتر کردن زندگی‌شان است. یک جامعه به طور کلی تنبل است و مردم دوست دارند که با جریان پیش بروند. البته نویسنده اشاره‌ای هم به شرایط فردی می‌کند: بله، من شرایط خاصی داشتم که مرا در این راه کمک کرد. برای مثال من فردی مجرد و بدون فرزند هستم و به همین خاطر کنترلی کامل برروی زندگی‌ام دارم، اما نکته اساسی این است که خودم این شرایط را برای خودم فراهم کردم. به چیزهایی فکر کنید که همیشه شمارا پایین نگاه می‌دارند و مانع از رسیدن به چیزی می‌شوند که همیشه می‌خواستید اما به آن نرسیدید.


خود نویسنده مثلا به کارهایی مثل سیگار کشیدن، خوردن سبزیجات و این‌ها اشاره می‌کند اما به شخص گاه افرادی را می‌بینم که داشتن یک زندگی خوب و ایده‌آل را دوست دارند اما واقعا هیچ تلاشی برای رسیدن به آن نمی‌کنند و پول و دارایی‌شان را صرف همین چیزها مثل سیگار می‌کنند. به نظرم این روزها واقعا یک جای کارما می‌لنگد!

شرایط فیزیکی بدنتان کمک بسیاری می‌کند

خوب باید بگویم که هدف این مقاله، چه تا اینجا چه در ادامه، تلاش برای زود بیدار کردن دیگران نبوده و نیست و تنها هدفش، یک راهنمایی کوچک برای تعیین اهداف و رسیدن به آن‌هاست. هفته پیش هم گفتم که باید بدنمان را بشناسیم و بدانیم که چطور رفتار می‌کند. از طرفی هم با برنامه‌هایی، کیفیت آن‌را بالا ببریم و کاری کنیم که خوابیدن و بیدار شدن برای‌مان آسان‌تر شود. مثلا افرادی را دیده‌ام که دست به هیپنوتیزم شخصی خودشان می‌زنند و خیلی سریع به خواب می‌روند. به عبارتی کنترل ناخوداگاهشان را به دست می‌گیرند. همه این‌ها اما زمانی صورت می‌گیرند که شما تلاش کنید بدنتان را بهتر بشناسید و از عواملی که آن را بهتر یا بدتر می‌کنند، نزدیکی یا دوری گزینید.

نویسنده اما اشاره به چیزهای کوچکی دارد که صرف چند هفته، ماه یا سال توانسته با آن‌ها زندگی‌اش را بهتر کند. مثلا از علاقه‌اش به ورزش، نداشتن استرس و این‌ها می‌گوید. اما من به‌شخص فکر می‌کنم آدم‌ها باید مغز و ژنتیکشان را بهتر بشنانسد، بعد برای خودشان چنین عادت‌هایی بسازند. مثلا برای خیلی‌ها شاد بودن، یک چیز ژنتیکی در آن‌هاست و برای خیلی‌ها کارهای بدنی واقعا یک ویژگی درونی است. واقعا نمی‌توان چیز خاصی را نام برد تا همه آن‌را انجام دهند و بعد احساس خوبی کنند!

این snooze هارا فراموش کنید

خوب این یک مورد واقعا حرف حقی است! این که آلارمی تعیین کنیم و بعد از چند ۱۰ دقیقه بیدار شویم، یک آسیب به خود است. اما این snooze فقط منحصر به آلارم نمی‌شود و به نوعی یک عقب انداختن محسوب می‌شود. به هرحال همان اول گفتیم که جوامع تنبل هستند و مردم دوست دارند همراه آن موج شوند. به عقب انداختن کارهاهم نوعی تقلید است که ما خودمان را قانع می‌کنیم که خوب است.

من خواب را دوست دارم، اما بدنم فقط به ۶ یا ۷ ساعت نیاز دارد. بعد از این چالش، من دیگر عذری برای بیشتر خوابیدن نمی‌آورم و ترجیح می‌دهم که بیرون رفته و کارهای جالبی که در این دنیا وجود دارند را انجام دهم. چرا که وقتی من بمیرم، زمان زیادی برای خوابیدن دارم.

ساعت های کاری بیشتر

 قبلا گفتیم که نویسنده ساعت ۶ از خواب بیدار می‌شد. پس با این چالش، نویسنده دوساعت باارزش دارد که می‌تواند همین دوساعت را به کار اختصاص دهد. باید ذکر کنم که نویسنده، به کار در استارتاپ‌ها مشغول است و انعطاف پذیری زیادی در کار دارد. خوب حالا شما فرض کنید دوساعت از زمان خوابتان که بیشتر به کارهای غیرخلاقانه و صرفا سرگرم کننده اختصاص پیدا می‌کند، می‌گیرید و دوساعت زودتر که هنگام صبح است، مغز کارامدتر است و دنیاهم آرام و بی سروصداتر، بیدا می‌شوید. این‌طوری دوساعت وقت بیشتری دارید تا کارتان را انجام دهید و چون کارتان زودتر تمام شده، می‌توانید در ساعات عصر و بعد از کار، به کارهای مورد علاقه‌تان برسید. به نظرم این زمان‌بندی، برای محصلان تا حدودی می‌تواند مفید باشد!

پیام‌هایم را از سر راهم برمی‌دارم

اما خود نویسنده در این ۲ ساعت چه می‌کند؟ او می‌گوید: معمولا من در این ۲ ساعت، به ایمیل‌هایم پاسخ می‌دهم و برنامه‌ای برای طول روز تعیین می‌کنم. داشتن یک صندوق خالی در ساعت ۶:۳۰ صبح، احساس واقعا خوبی دارد اما مهم تراز آن، متوجه شدم که اجباری به پاسخ دادن همه ایمیل‌ها و پیام‌ها ندارم. نویسنده البته در مورد فیسبوک و جواب دادن و چت کردن هم کمی توضیح می‌دهد اما اشاره اصلی‌اش دراین است که این موقع که به فیسبوک می‌روید، می‌فهمید که جواب دادن و خواندن نظرات، یک چیز واجب و ضروری نیست و دراین مدت اتفاق بدی برای بقیه نمی‌افتد.


زمانی بیشتر برای ورزش


این ۲ ساعت چه‌ها که نمی‌کند! خوب، این مورد کاملا واضح است چرا که ما ورزش نمی‌کنیم چون کار داریم یا فکر می‌کنیم که کار داریم. همین ۲ ساعت اضافی اما می‌آید و اگر واقعا آدم بهانه تراشی نباشیم، می‌توانیم از این دو ساعت که در طول روز پخش می‌شود، نهایت استفاده برای ورزش و بدن سازی را ببریم.


نمایی جدید از دنیا

دراین زمانه، گاهی اوقات تنها چیزی که من، این نویسنده و شاید شما بخواهید، ذره‌ای آرامی و سکوت است. این که راحت بیرون برویم و از طبیعت و زیبایی های اطرافمان که هنوز آلوده و پوشیده نشده‌اند، لذت ببریم. به‌هرحال من پیشنهاد نمی‌کنم که ساعت ۴:۳۰ بیدار شوید و ممکن است که خودم هم نتوانم چنین کاری کنم، اما تا جایی که به یاد دارم، گاه گاهی که این موقع‌ها بیدار شده‌ام، واقعا ارزشش را داشته.


بله، شما به اراده برای انجام این کار احتیاج دارید


تک تک ما به خوبی می‌دانیم که یک چیز هرچقدر هم که خوب باشد، بدون اراده هیچ گاه قابل دستیابی نیست. وگرنه همه دوست دارند زندگی خوب و نزدیک به ایده‌آل شخصی‌شان داشته باشند. به‌هرحال اراده، یک خواست شخصی‌ است و هیچ چیزی تا خود فرد نخواهد، نمی‌تواند آن را بوجود بیاورد. تصمیم این مورد اما با خود شماست ولی به قول نویسنده، مطمئن باشید که اگر آن‌را بخواهید، هیچ چیزی نمی‌تواند جلوی شمارا بگیرد.


منابع:



Friday, November 28, 2014

مربای خرمالو





هفته پیش بود که من آخر هفته شاد و شنگول با چندین کیلو خرمالوی که از شنبه بازار شهرمون با قیمت خیلی مناسبی گرفته بودم امدم خونه. نیاز به نیروی کمکی داشتم تا از پس شستن، پاک کردن، ریز کردن این خرمالوها بربیاد وهیچ کسی بهتر ازآقای همسرنمیتونه تو این شرایط یاور باشه. خلاصه اون شب من شاید بیشتر ازچندین ساعت  توآشپزخونه بودم که حاصلش شد این مربای خرمالو و همچنین یه کیک پای خرمالو، کیک صبحانه خرمالوو کاپ کیک شکلاتی خرمالو. درآخر شب وقتی شیرینیها و کیک های که روی کابینت اشپخونه چیده بودم نگاه میکردم به این فکر کردم که اگه همین الان میتونستم  یک مغازه شیرینی فروشی داشته باشم که مطمئنا کلی مشتری ویژه خودم رو خواهم داشت و مشتریهام که شما باشید با چای یا قهوه این شیرینی ها رو نوش جان میکردید و با سر یه تکونی به نشانه بینظیر بودن کیک ها به من میکردید و من هم در حالیکه پیشبند بسته بودم خوشحال و شاد عرق های روی پیشونیم رو پاک میکردم. وقتی از تو این رویای شیرین با صدای قل قل کتری آب بیرون اومدم به این فکر کردم که باید  بیشترشون رو بفرستم خونه بخت و کاپ کیک ها ، کیک ها و مربا ها روعروسشون کنم, یعنی بدم به دوستام و همسایه تا اون هم لذت این میوه شیرین پاییزی رو ببرند. 

شما که نیومدید اون روز تو آشپزخونه کوچیکه من اما من براتون رسپی همشون رو به مرور میزارم .

و اما مربای خرمالو، مربایی که طعمش با خامه، کره بینظیره و اگه خورمالوتون کاملا رسیده و شیرین باشه نیاز خیلی زیادی به شکر ندارید. این مربا رومیتونید واسه چندین ماه تو یخچالتون نگه دارید و حتی میتونه یه فیلینگ خیلی خوشمزه و سالم باشه واسه لای کیک ها و لایه های خوشمزه دسرتون. من این مربا رو ما بین مربا و سس میدونم چون نباید خیلی مثل مربای هویج غلیظ و شیرین باشه.


مواد لازم :

خرمالو ۱ کیلو 
شکر نیم کیلو 
زنجبیل تازه نصف  قاشق غذاخوری و یا پودرش نصف قاشق چایخوری 
نارنگی ۲ عدد 
آب لیمو ۵ قاشق غذاخوری 
پودر هل نصف قاشق چای خوری  
گلاب نصف قاشق غذاخوری در صورت دلخواه 
خلال پسته یا بادام بمقدار کافی در صورت دلخواه 


خوب خیلی آسونه و کمتر از ۴۵ دقیقه تا ۱ ساعت آماده میشه.
خرمالو هارو خرد میکنیم  و با شکر و زنجبیل، هل و در صورت دلخواه گلاب میزاریم بپزه تا زمانی که حسابی نرم بشه . مواظب باشید که ته  نگیره چون بخاطر شکری که داره خیلی زود ته میگیره .

وقتی پخت میزاریم سرد بشه و بعد از سرد شدن با غذا ساز یا مخلوط کن یا همزن برقی لهش میکنیم تا صاف و یه دست بشه. در نهایت هم اگه دوست داشتید میتونید بهش خلال بادام یا پسته اضافه کنید.

لای نون توست یه لایه کره یا پنیر خامه ای بمالید و کمی هم از این مربای خرمالو به به به به.......

نوش جانتون 




Thursday, November 20, 2014

کاپ کیک آناناس





یه کاپ کیک دوست داشتنی و شیرین که با یه لیوان شیر واسه صبحانه یا عصرانه حسابی میتونه دل 
انگیزه باشه. میتونید شما بجای قالب کاپ کیک از قالب کیک استفاده کنید و کیک آناناس داشته باشید.
از  ویژگیهای این کاپ کیک ها اینه که :
١. خیلی پف میکنه.
٢. فقط احتیاج به ٤ تا تخم مرغ داره .
٣. زرده از سفیده جدا نمیشه و واسه همین خیلی راحت و بی دردسر درست میشه .
٤. خیلی لطیف و نرمه .
۵. کیک خیلی بافتش سبکه  و سفید .

اما یه نکته مهم تو درست کردن این کاپکیک هست اینه که باید مواد خیلی خوب با هم مخلوط باشند .اگه دیدیم کاپ کیکمون خوب پف نکرده علتش میتونه خوب مخلوط نکردن  باشه یا اگه خیلی هم بزنیم در نهایت با یه کیک سنگین زمخت روبرو هستیم که همه زحمتمون به باد رفته.

خوب با این اوصاف بریم واسه درست کردن این  کاپ کیک خوشمزه .

مواد لازم:

تخم مرغ ٤ عدد ( همدمای اتاق )
شکر ٢ پیمانه یا  ۴۰۰ گرم 
وانیل ١ قاشق چای خوری 
١ پیمانه شیرو یا شیر نارگیل  یا ۲۴۰ میلیگرم 
کره ١/٤ پیمانه 
آرد معمولی  ٢ پیمانه یا 240 گرم 
بکینگ پودر ٢ قاشق چای خوری 
نمک ١/٤ قاشق چای خوری
٢ پیمانه آناناس خورد شده ( میتونید از آناناس تازه و یا کومپوتش استفاده کنید)



١. خوب در اول کار فرمون رو روی  درجه حرارت ٣٢٥ درجه فارنهایت یا ١٦٥ درجه سانتیگراد میزاریم تا گرم بشه .

٢. مواد خوشکمون رو مثل آرد ، بکینگ پودر، و نمک رو خوب با هم قاطی میکنیم و یه دور الک میکنیم.

٣. تخم مرغ هارو به مدت ۴ دقیقه با درجه متوسط همزن برقی هم میزنیم . دقت کنید که نباید کمتر ازچهاردقیقه بشه این مرحله جزوه مراحل مهم این کاپ کیکه .اگه با همزن دستی این کار رو میکنید باید مداوم به مدت ۶ دقیقه هم بزنید ، توصیه میکنم که یک یاور بغل دستتون باشه که خسته شدید بدید کمکتون کنه تو هم زدن.

٥. بعد از ۴ دقیقه هم زدن تخم مرغمون رنگش کرمی میشه و کمی پف کرده ، شکر و وانيل  رو اضافه میکنیم و باز هم میزنیم به مدت ۵ دقیقه با همزن برقی یا غذا ساز. با همزن دستی ۸ دقیقه هم میزنیم. 

٦. شیر و کره رو روی اجاق گاز یا ماکرفر میزاریم تا با هم مخلوط باشند و کره آب بشه اما حواستون باشه نباید شیر به جوش بیاد همین که کره آب شد کافیه . من گاهی به همین مقدار از شیر نارگیل استفاده میکنم که بسیار خوشمزه تر میشه.

٧. مخلوط آرد رو اضافه میکنیم و با دور کند به مدت چند ثانیه هم میزنیم تا آرد با کرم مون مخلوط بشه.

٨. مخلوط شیر و کره که گرمه رو میریزیم و باز با دور کند هم میزنیم حولوحوش کمتر از ۱ دقیقه و درحدی که موادمون یه دست بشه. 

٩. آناناس خرد شده رو در آخرین مرحله اضافه میکنیم. 

١٠. خوب مخلوط مایع کیک رو میریزیم  تو قالب های کاپ کیک و یا  تو قالب کیکی  که از قبل گریس کاری و آرد پاشی کردیم . کاپ کیک  زود تر پخته میشه بینه ١٥ تا ٢٠ دقیقه البته بستگی به نوع فر داره اما اگه تو قالب کیک میخواهید بپزید قالب کیک رومیزاریم تو فر داغ و تا ٢٠ دقیقه اول به هیچ عنوان در فر رو باز نمیکنیم و بعد از  ٢٥ دقیقه کیک رو یه مقدار میکشیم از تو فر بیرون و با انگشتمون واسطش رو تاپ تاپ میزنیم( نوک چاقو و یا کبریت تو این مرحله واسط کیک فرو نمیکنیم چون موجب میشه همه پف کیک فرکش کنه ) اگه دیدیم شله و معلومه که هنوز نپخته, دوباره  میزاریم تا یه ۷ دقیقه دیگه هم بپزه و باز دوباره چک میکنیم و این دفعه با یه چوب کبریت یا نوک چاقو وسط کیک میزنیم اگه تمیزاومد بیرون پس پخته شده.

وقتی آماده شد میاریمش از تو فر بیرون. میزاریم سرد بشه و  نوش جان 


پینوشت:

طی تحقیقات جدید روانشناسان شرط اول برای داشتن یک زندگی شاد و پایدار همزیستی عاشقانست .

زندگی عاشقانه ای داشته باشید .

در صفحه فیسبوک من همیشه با من باشد .

Tuesday, November 11, 2014

چطور لاته کدو حلوایی درست کنیم که حتی بهتراز Starbucks باشه ؟



از ٢ هفته پیش که استارباکس برای فصل زمستون لاته کدو حلوایی Pumpkin Spice Latte رو وارد منوش کرد من هم مثل ملیونها کسانی که عاشق این نوشیدنی گرم , پر عطر و بو و مقوی هستم به این فکرافتادم که چطور میشه این نوشیدنی داغ رو واسه شب های بلند زمستون تو خونه خودم هر لحظه که دلم خواست داشته باشم و این شد که جوینده یابنده هست. پیداش کردم پیداش کردم.... خوده خودش بود. از خواص کادو حلوایی از کجاش بگم?? از این که چقدر مفیده واسه پوست چون سرشار از آنتی اکسیدانه،  واسه چشم مفیده چون کدوتنبل حاوی لوتئین و زآگزانتینه و این دو رنگدانه‌ی کاروتنوئیدی برای سلامت چشم‌ها مفیدند  و مقدر زیادی ویتامین Aو C داره , از سبزیجاتیه که کالری خیلی کمی داره و فیبر بالا پس خیلی میتونه به لاغریتون کمک کنه.

 این روزها هم که فصلشه پس این توپولی نارنجی تنبل رو وارد اشپزخونه هاتون کنید تابببیند چقدر میتونه شما رو راضی و خوشحال کنه .

چند نکته قبل از درست کردن این نوشیدنی خوشمزه :


١. کادو حلوایی رو میتونید نصف کنید و با تخم هاش بزارید تو فر به مدت ٤٠ دقیقه با حرارت زیاد که پخته بشه چون به این روش خیلی آسون تر تخم هاش بعد پخته شدن در میاد, یا هم میتونید تیکه تیکه کنید کدو حلوایی رو و  تو قابلمه بریزید با کمی آب  به مدت ٢٠ دقیقه بپزه .

٢. بر خلاف پوست  کلفت وسختش خیلی زود میپزه.

٣. زنجبیل تازه بسیار این نوشیدنی رو لذتبخش میکنه و خیلی تاثیر داره توطعم این نوشیدنی پس سعی کنید از تازش استفاده کنید.

٤. میتونید از عسل به جای شکر استفاده کنید.


مواد لازم برای ٢ لیوان نوشیدنی بزرگ لاته کادو حلوایی :


کادو حلوایی پخته شده ٢ تا ٤ قاشق غذا خوری

دارچین نصف قاشق چای خوری

زنجبیل تازه نصف قاشق چای خوری و یا زنجبیل پودر شده به همین مقدار

فلفل سیاه به اندازه خیلی کم در حد پاشیدن

شکر ٢ قاشق چای خوری

وانیل نصف قاشق چای خوری

شیر ٢ پیمانه

نسکافه و یا قهوه آماده نصف پیمانه

خامه اسپری یا خامه فرم داده شده تو خونه بمقدار لازم در صورت دلخواه



١. کادو حلوایی پخته شده رو با دارچین, زنجبیل, فلفل سیاه خوب مخلوط کنید و بزارید رو اجاق گاز تا واسه ٢ دقیقه تفت بخوره.

٢. شیر و وانیل رو اضافه کنید.

٣. بزارید به جوش بیاد و نسکافه ، اسپرسو یا قهوه رو که به هر صورتی که دوست دارید قبلا آماده کنید و در این مرحله اضافه کنید. من نسکافه خشک رو به مقدار نصف قاشق غذا خوری به این مخلوط شیر اضافه کردم.

٤. حالا همه این مواد رو میریزم تو مخلوط کن،غذا سازیا همزن برقی تا صاف و یه دست بشه.

٥. تو لیوان های سرو میریزیم و روش درصورتی که دوست داشتید خامه فرم داده شده میریزید و کمی هم دارچین روش میپاشد.

نوشیدنی داغ و گرم ما آمادست ,

شب های سرد زمستانی مبارکتان باد







Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...